دایره اول: ایجاد اولین حلقه کاری

نویسنده :
رندی گیج
مترجم :
علیرضا کلانتریان
نوبت و سال چاپ : 1 / 1399 تعداد صفحات : 80
نوع جلد / قطع: شومیز / رقعی وزن: 110
ویرایش : 0 شابک 9786226631525
موضوع اصلی : عمومی/ انگیزشی موضوع فرعی : انگیزشی

دریافت فایل:

افزودن به علاقه مندی ها
درحال حاضر موجود نیست قیمت : 28,000تومان

کتاب دایره‌ی اول: اصول همانندسازی در بازاریابی شبکه‌ای نوشته‌ی رندی گیج، ایده‌هایی را ارائه می‌دهد که با استفاده از آن‌ها می‌توانید مقدار فروش، میزان پیوستگی تیم خود، اصول مجموعه‌تان و پایبندی زیرشاخه‌ها تا پایین‌ترین سطح به این اصول را تعیین و مشخص کنید. کتاب دایره اول (Making the first circle work) بیان می‌کند که بسیاری از افراد همانندسازی را اشتباه متوجه شده‌اند یا اصلا نمی‌دانند که همچین موضوعی وجود دارد. و به‌ اشتباه تقصیر نتایج خوب یا ضعیف خود را گردن بالا شاخه‌ای یا زیرشاخه‌های خود می‌اندازند. اما این رویکرد اصل مسئله را نادیده می‌گیرد: فرهنگ مجموعه یا سازمان را ما می‌سازیم و زیرشاخه از رفتار ما الگو می‌گیرد. همانندسازی مهم‌ترین اصل بازاریابی شبکه‌ای و اصل مهم رهبری است. رهبری این نیست که به دیگران روش انجام کار را دستور دهیم درست چیزی که در رفتار همه‌ی رهبران واقعی می‌بینیم، رهبری یعنی رفتاری را که می‌خواهیم اطرافیان انجام دهند ابتدا خودمان در آن رفتار الگو و سرمشق باشیم در واقع اولین کسی را که باید رهبری کرد خودمان هستیم. متأسفانه به خاطر نوع سرشت انسان، ظاهراً 90 درصد کارهای بد و منفی همانندسازی می‌شوند و تنها 40 یا 50 درصد کارهای خوب و مثبت همانندسازی می‌شوند. پس کاری که ما در رأس مجموعه یا سازمان انجام می‌دهیم تأثیر بسزایی روی رفتار و کردار تک‌تک زیرشاخه‌های ما تا پایین‌ترین سطح می‌گذارد. ما فرهنگ تیم‌مان را تعیین می‌کنیم و این فرهنگ خودش را به صورت مثبت یا به صورت منفی نشان می‌دهد. اما در هر صورت خودش را نشان می‌دهد. رندی گیج (Randy Gage)، به لقب مسیح میلیونر معروف است. او می‌گوید که فقیر بودن یک گناه هست و شما به دنیا آمده‌اید تا ثروتمند باشید. او به سرتاسر دنیا سفر کرده تا مردم را در ساختن رؤیاهایشان یاری رساند. داستان منحصر به فرد زندگی او یعنی تبدیل شدن از حداقل دستمزد یک ظرف‌شور ساده به یک مولتی میلیونر، او را در تقسیم این موارد واجد شرایط می‌کند. در بخشی از کتاب دایره اول: اصول همانندسازی در بازاریابی شبکه‌ای می‌خوانیم: صبح خیلی زیبایی است. من سوارِ ماشین دوست داشتنی‌ام هستم و در حین رانندگی با صدای بلند آواز می‌خوانم. یک وانت پیک‌آپ مشکی را می‌بینم که در جاده در حال حرکت است و شیشه‌اش را پایین داده است. یک توله‌ سگ خوشگل و ناز سرش را از پنجره بیرون آورده و به اطراف نگاه می‌کند. چشمان درشت او، گوش‌هایی که در باد تکان می‌خورند، و زبانی که از دهان بیرون آمده نشان می‌دهد او در حال تجربه‌ی لحظات ناب و بدیعی است. موسیقی عوض می‌شود. دارم فکر می‌کنم که زندگی چقدر زیبا است. روز قبل، یکی از هم‌بازی‌هایم در تیم سافت‌بال به من زنگ زد که بگوید ماشینش را دزد زده است. تازه از خانه‌ی مادرش بیرون آمده بود و نیاز داشت که احساساتش را تخلیه کند، چون مادرش قبلاً به او هشدار داده بود که وسایلش را در ماشینش جا نگذارد و، به جای همدردی با او، جمله‌ی «بهِت گفته بودم» را تکرار می‌کرد. از او پرسیدم که دزدها شیشه‌ی ماشینش را هم شکسته‌اند یا نه. نشکسته بودند. به نظر من خبر خیلی خوبی بود، چون خرج بیشتری پشت دستش نگذاشته بودند. بعد، از او پرسیدم که دستکش‌های سافت‌ بال هم در ماشینش بودند یا نه. معلوم شد که آن‌ها را داده بود برای تعمیر، برای همین در ماشین نبودند. گفتم این خیلی عالیه، چون چند ماه طول می‌کشد تا دستکش نو بشکند و توی دست جا بیفتد. او قبول کرد که اینجا را شانس آورده، اما گفت که چوگان قدیمی‌اش را هم دزدیده‌اند. به او گفتم باید خوشحال باشی که چوگان قدیمی‌ات را برده‌اند، نه آن چوگان نو 300 دلاری که برای کریسمس خریدی بودی. دوستم که ظاهراً کفری شده بود گفت «تو سخنران انگیزه‌بخش حرفه‌ای هستی! تو توی هر چیزی مثبت‌ها را می‌بینی!» من باور دارم که بعضی از اتفاقات خوب از اتفاقات بد سرچشمه می‌گیرند. من خیلی خوش‌بین هستم. این نوعی ذهنیت است. و ذهنیت است که بیشتر از هر چیز دیگری روی موفقیت ما تأثیر می‌گذارد. زیرا ذهنیت ما نگرش ما را شکل می‌دهد و نگرش ما تعیین می‌کند چه کارهایی انجام دهیم، یا انجام ندهیم.

تا کنون دیدگاهی برای این کالا ثبت نشده است، شما اولین نفر باشید...