فرهنگ سازمان گسترده، ژرف و پایدار است، بنابراین می تواند همه ابعاد و ارکان سازمان را درگیر خود کند. این فراگیری و غرق شدن ما در آن باعث می شود مثل ماهی ای که در آب غوطه ور است، گاهی سنگینی فرهنگ و آثار پرتعداد و عمیق آن را درک و حس نکنیم.
فراگیری فرهنگ و محاط بودن سازمان ها در آن گاهی به اندازه ای است که ما سازمان را با ویژگی های فرهنگی آن می شناسیم و روی آن نام هایی می گذاریم که رنگ و بوی فرهنگی دارند و تمایز فرهنگی آن سازمان را با دیگر سازمان ها نشان می دهد. تأمل در تعبیر سازمانی زیر موضوع را روشن تر می کند:
- سازمان یادگیرنده
- سازمان نوآور و پیشرو
- سازمان مشتری مدار
- سازمان پیبند به مسئولیت های اجتماعی
- سازمان به مثابه خانواده
- سازمان به مثابه شهروند مسئولیت پذیر
- سازمان سبز
- سازمان به عنوان «محل کار آرمانی»

در مورد رفتارها و اثر آن بر فرهنگ سازمان این دو نکته فصل الخطاب هستند:
نخست؛ فرهنگ امروز سازمان بازتاب و نتیجه معیارها و رفتارها و عمل و عکس العمل دیروز مدیران است. مصداق دقیق چنین ارتباط علت و معلولی هم این شعر زیباست که:
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
دوم؛ فرهنگ فردای سازمان هم نتیجه رفتارها، معیارها و عمل و عکس العمل امروز مدیران است. هر چه را امروز بکاریم، فردا درو خواهیم کرد.