تغییر و تحول بر اساس آموزه های انیاگرام

نویسنده :
دان ریچارد ریزو
نوبت و سال چاپ : 2 / 1396 تعداد صفحات : 248
نوع جلد / قطع: شومیز / وزیری وزن: 375
ویرایش : شابک 9786006982670
موضوع اصلی : عمومی/ انگیزشی موضوع فرعی : روانشناسی/ علوم تربیتی

دریافت فایل:

افزودن به علاقه مندی ها
درحال حاضر موجود نیست قیمت : 30,000تومان

سخن ناشر: فکر می‌کنم حدود سال 1383 یا 1384 بود. برایان تریسی برای اولین بار به ایران آمده بود و استقبال بسیار خوبی از این سخنران بزرگ انگیزشی در مجتمع اریکه ایرانیان (محل برگزاری سخنرانیهای ایشان) شده بود. آن موقع هنوز انتشارات بازاریابی متولد نشده بود، اما با سرمایه‌گذاری TMBA،‌ کتابهای من از سوی انتشارات وزین رسا با مدیریت استاد ناجیان عزیز چاپ می‌شد. همکارانم غرفه‌ای در جلوی در ورودی سالن سخنرانی برایان تریسی داشتند و کتابها و مجله‌ی توسعه مهندسی بازار را به شیفتگان مباحث مدیریت و بازاریابی معرفی می‌کردند. وقتی برای سرکشی به غرفه رفتم، گفتند خانمی دو سه بار مراجعه کرده‌اند و می‌خواهند شما را ببینند. در حین گپ و گفت‌وگو بودیم که مجدداً آمدند. اولین بار خانم دکتر دلبر نیروشک را آنجا دیدم. علاقه‌مند بودند که با خانواده‌ی TMBA همکاری داشته باشند و گفتند اِنیاگرام تدریس می‌کنند. اولین بار این واژه را در آنجا شنیدم. دکتر نیروشک آمدند و یک سخنرانی حدوداً دو ساعته در جمع هیأت علمی آموزشی TMBA داشتند (رسم ما بر این است که مدرس جدید باید یک جلسه در بین سایر اساتید سخنرانی کند و همه اظهار نظر می‌کنند) در آن جلسه آقایان دکتر رضا اکبری اصل، دکترعلیرضا شریفی، دکتر محمد حسین غوثی، و جمع دیگری از اساتید حضور داشتند. متأسفانه سعادت همکاری با استادی که اولین بار این واژه را به ما آموخته بود میسر نشد تا اینکه دکتر اکبری اصل در جلسه‌ای آمدند و گفتند دکتر کورش معدلی با تخصص کوچینگ و اِنیاگرام اظهار تمایل برای همکاری کرده اند. قرار و مداری گذاشتیم و پای درس دکتر معدلی نشستیم و این آغازی برای همکاری چندساله شد. شخصاً خیلی از ایشان یاد گرفتم و در حوزه اِنیاگرام خودم را شاگرد ایشان می‌دانم. با فراگیری این مبحث جذاب و کاربردی و زدن تستهای مربوطه خصوصاً تست ریزو-‌‌هادسون متوجه شدم من یک تیپ هشتی با بال هفت هستم که به آن مستقل می‌گویند. من چالشگر، متکی به خود، قاطع، سلطه‌گر و جنگجو هستم، پس باید نقاط قوت خودم را پرورش دهم و کاستیها و نقاط ضعف خودم را مدیریت کنم. من در کنار پی بردن به تیپ شخصیتی خودم می‌بایست با یادگیری رفتاری خودم را مدیریت کنم. من تیپ هشتی‌ام، پرورش‌دهنده و کمک‌رسان که آسایش دیگران هم مورد علاقه‌ام هست. من احساسات خودم را به‌راحتی ابراز می‌کنم و محبت و صمیمت را از دیگران دریافت می‌کنم. فهمیدم اگر مواظب نباشم، از ترس متکی بودن به دیگران، روابطم را با آنها خدشه‌دار می‌کنم. پس یاد گرفتم اعتماد بیشتری بکنم و به‌جای یک محیط پر از تنش، محیطی تعاملی و مناسب برای همکاری در خانواده‌ی کاری‌ام فراهم کنم. من کارآفرین هستم و خوشحال می‌شوم از اینکه به کارآفرینهای دیگر که تمایل به رشد و پیشرفت داشته باشند کمک کنم. فهمیدم برای همین از شغل مشاوره‌ی کاروکسب خیلی لذت می‌برم و وقتی شرکتی موفق می‌شود این احساس را دارم که شرکت خودم موفق شده است. از رقابت لذت می‌برم و مواظب هستم که حتماً نوع رقابت جوانمردانه باشد. از آموزش و یاد گرفتن دیگران لذت می‌برم، خصوصاً مباحث اِنیاگرام که سبب می‌شود انسانها خودشان را بهتر و بیشتر بشناسند و می‌دانم خودشناسی و دگرشناسی سبب تعامل بیشتر و تعارض کمتری می‌شود و زمینه‌سازی چگونگی بهتر با هم بودن و ساختن تیم و خانواده‌ی کاری مهیا می‌شود. من می‌دانم هیچ تیپ شخصیتی بر تیپ دیگر ارجحیت ندارد و ما برای داشتن سازمانهای موفقتر و جامعه‌ای بالنده‌تر نیاز به تمام تیپهای شخصیتی داریم؛ چون هر یک ویژگیهای مثبتی دارند که با مدیریت کردن کاستیهای خودشان می‌توانند بخشی از پازل توسعه‌یافتگی را کامل کنند. من فهمیدم تیپ شخصیتی با انسان خوب بودن یا بد بودن رابطه‌ای ندارد. هر تیپی می‌تواند یک انسان به سمت فرشته بودن باشد یا یک انسان به سمت شیطان بودن. یاد گرفتم هیچ دو تیپ شخصیتی نیستند که شبیه به هم باشند بلکه، با عنایت به بال‌شان و اینکه در کدام یک از لایه‌ای سالم، متوسط و ناسالم باشند، می‌توانند حالات مختلفی را بروز دهند. پس همان‌طور که با هفت نت موسیقی می‌توانیم بینهایت آهنگ بسازیم یا با 32 حرف الفبا بینهایت کلمه، تیپهای شخصیتی هم بسیار زیاد هستند. اما اگر از 9 تیپ صحبت می‌کنیم، در واقع با یک دسته‌بندی می‌توانیم مشترکات و دسته‌بندیهایی را برای زندگی بهتر داشته باشیم. البته به دلیل نوع کارم در مشاوره‌ی بازاریابی به این نتیجه رسیدم که بازاریابی کبوتری است که دو بال دارد به نامهای ارتباطات و روانشناسی. از این رو، در این حوزه نیز مطالعات خودم را پیش بردم و می‌توانم بگویم کتابهایی چون "نورومارکتینگ؛ نظریه و کاربرد" و "مهارتهای ارتباط با مشتریان شاکی" که نگاهی بین‌رشته‌ای دارند، حاصل این مطالعات است. در یکی از روزهای خوب خدا در همان سالها آقای جعفری از شرکت الدورا تماس گرفتند و اظهار داشتند هیأت‌مدیره‌ی ما تمایل دارند جلسه‌ای با شما داشته باشند برای مشاوره‌ی بازاریابی و فروش. عرض کردم تا شش‌ماه آینده امکان پذیرش هیچ دستوری را ندارم و فعلاً خیلی گرفتار هستم و البته اصرار ایشان برای زمان زودتر بی‌فایده بود. من دیگر این تماس و نام این شرکت از ذهنم خارج شده بود که روزی تماسی برقرار شد و آقایی خودش را جعفری معرفی کرد و گفت امروز دقیقاً از تماس قبلی من شش‌ماه می‌گذرد. از دقت ایشان خوشم آمد و برای همان هفته جلسه‌ای با هیأت‌مدیره‌ی شرکتشان گذاشتیم. از اینکه چند مغازه‌دارِ فروشنده‌ی قطعات یدکی به این بصیرت رسیده‌اند که شرکتی در حوزه‌ی قطعات یدکی خودرو دایر کنند، خیلی خوشحال شدم و خیلی سریع توافقات صورت گرفت و جلسات هفتگی مشاوره به هیأت‌مدیره، سازمان فروش، آموزش، و... شروع شد و در ادامه‌ی کار مشاوره مقرر شد مدیر توسعه بازار استخدام کنیم. آقای عباسیان را خودم مصاحبه کردم و انصافاً ایشان نقش بسیار زیادی در توسعه‌بازار الدورا و برندهای دیگر گروه سبلان داشتند. اولین همایش را در اهواز گذاشتیم و این رابطه که دیگر از باب مشاوره به دوستی عمیق رسیده است بیش از ده سال است که ادامه دارد. خوشبختانه دوستان هیأت‌مدیره که خود اساتید دانشگاه بازار هستند به مباحث آموزش بازاریابی و فروش خیلی علاقه‌مند شدند و در یکی از دوره‌های مدیریت توسعه بازار که حدود دویست و پنجاه ساعت بود و آن موقع از سوی TMBA در مؤسسه‌ی آموزشی کشتیرانی برگزار می‌شد، آقای واعظی هم حضور پیدا کردند و البته در کنار سایر مباحث بازاریابی با اِنیاگرام هم بیشتر آشنا شدند. خوشحالی‌ام از این بود که آقای واعظی به‌صورت جدّی این موضوع را پیگیری می‌کردند و از سطح دانش به مهارت سطح بالایی در این حوزه رسیدند. به‌واقع اگر کسی اِنیاگرام را بخوبی یاد بگیرد، از بسیاری از محدودیتها خلاص می‌شود. همان‌طور که در آموزش زبان بدن می‌گوییم ما زبان بدن را یاد می‌گیریم تا پیش و بیش از آنکه زبان بدن دیگران را تفسیر کنیم، بتوانیم زبان بدن خودمان را مدیریت کنیم. با یادگیری اِنیاگرام و پی بردن به تیپ شخصیتی اصلی خویش، و بال آن و لایه‌های 9گانه، به دانایی دست می‌یابیم که ارتباطمان با خود و دیگران به نحو شایسته‌ای شکل می‌گیرد. روزی آقای واعظی گفتند قصد دارند در این حوزه پژوهش داشته باشند و کتابی ارائه کنند. با شناختی که از این دانش‌آموخته‌ی زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی و دیدگاه مدیریتی ایشان داشتم خیلی خوشحال شدم. جعفر واعظی که شاگرد دکتر شفیعی کدکنی است با یک پیشینه‌ی پژوهشی قابل تحسین به گردآوری مطالب پرداخته است و با ترجمه‌ی یک کتاب ارزشمند مطالب را در آمیخته و با بهره‌گیری و تسلط به شعر و ادب پارسی آنها را همراه ساخته و کتاب حاضر را به شیفتگان این حوزه تقدیم کرده است. ‌کتاب از تستها و ضمیمه‌های ارزشمندی همراه است و می‌توانم به جرأت بگویم یک اثر ماندگار، خواندنی و ماندنی است.

تا کنون دیدگاهی برای این کالا ثبت نشده است، شما اولین نفر باشید...