آیا اداره یک شرکت تجاری، شباهتی با اداره یک دولت و یا حکومت دارد؟ اصولاً روشهای مدیریتی شرکتهای تجاری با روش های اداره یک وزارتخانه یا یک حزب سیاسی یکسان اند؟ در نگاه نخست، ممکن است این سؤالات، ابتدایی و حتی تعجب آور به نظر آیند. اما اگر کمی بیشتر بیندیشیم می بینیم با ایجاد شرکت دولت ها که به معنای شرکت های بزرگ تجاری با وسعت فعالیت در سطح ملی و فراملی اند اداره شرکت ها بسیار به اداره حکومت ها شبیه شده اند. این شرکت ها برای حفظ منافع خود، ناچارند در ساختار سیاسی کشورها نفوذ کنند و حتی تا ساقط کردن یک دولت ملی پیش روند. کودتای شیلی توسط سازمان جاسوسی آمریکا برای حفظ منافع شرکتهای چندملیتی آمریکایی، نمونه بارزی از این موضوع است. البته اکثر شرکت ها نه توان رخنه برای اعمال روش های سیاسی و نظامی دارند و نه در پی آنند. آنها بیشتر به توسعه روابط اقتصادی و افزایش بهره وری و در نهایت رسیدن به حداکثر سود و منافع مالی میاندیشند. به هر حال مفاهیم مدیریتی در شرکت ها به سرعت از قالب مدیریت تجاری به مدیریت سیاسی تجاری تغییر ماهیت داده است.

این مفهوم شاید در ادبیات سیاسی و ادبیات مدیریتی مرسوم جایگاهی نداشته باشند، اما واقعیتی انکار ناپذیر است. در واقع، مدیریت امروز بنگاههای تجاری بزرگ بدون توجه به دانش و شم سیاسی، امری غیر ممکن تلقی می شود. کتاب «مهارت های حیاتی مدیریت» کتابی واقع گرایانه است و رویکردی کاملاً متفاوت با ادبیات مرسوم دانشگاهی دارد. نویسنده آن اصراری به آکادمیک بودن مطالب کتاب ندارد و تئوری های مطرح شده در کتاب را مرتبط با مدیریت بر پایه مشاهده و تجربه میداند.هرچند در بطن کتاب، تئوری های ریشه دار مدیریتی - که البته جنبه های آکادمیک نیز دارند - مشاهده میشود، اما رویکرد و هدف گذاری کتاب بر پایه مدیریت اجرایی واقع گرایانه و عمل گراست. کتاب «مهارتهای حیاتی مدیریت»، حلقه های مفقوده مدیریت را روشن و به نکاتی اشاره می کند که اغلب، بحث و بررسی درباره آنها در مجامع علمی، ممنوع است و جنبه تابو دارد. سه عنصر اصلی در مدیریت که توسط جو اوئن نویسنده کتاب در قالب بهره هوشی (IQ)، هوش هیجانی (EQ) و هوش سیاسی (PQ) مطرح می شوند، قبلا کمتر در معرض توجه قرار گرفته اند. در این میان، هوش سیاسی (PQ) که در کتاب های مدیریت سیاسی از آن صحبت شده است، جایگاه ویژه ای دارد.بخش هایی از کتاب که اختصاص به (PQ) دارد هیچ شباهتی به کتاب های مدیریت ندارد و خواننده احساس می کند که نویسنده آن، تفکرات ماکیاولیستی داشته است.در این بخش او اعتراف می کند که قصد آموزش افکار ماکیاول و یا پیروان سیاسی و فلسفی او را ندارد، اما با طرح این موضوعات، بیشتر نگاهی روشنگرانه به شیوه های مدیریت مرسوم انداخته و حتی چالش های پیش روی این شیوه ها را به نقد کشیده است.

موضوعات مطرح شده در این کتاب، بسیار حرفه ای و عملگرایانه اند نویسنده معتقد است که آموزش های صرفاً تئوریک در حوزه مدیریت، اغلب بی فایده و تلف کننده زمان هستند و کمتر به روش های ادارۀ یک بنگاه اقتصادی می پردازند. از این رو، با پرهیز از این روش ها خواننده را با زوایای پیچیدۀ مدیریت امروز آشنا و او را برای اداره بنگاه های مدرن راهنمایی می کند.در دنیای امروز مفاهیم مدیریتی به سرعت از قالب مدیریت تجاری به مدیریت سیاسی تجاری تغییر ماهیت داده است. این مفهوم شاید در ادبیات سیاسی و ادبیات مدیریتی مرسوم جایگاهی نداشته باشد، اما واقعیتی انکار ناپذیر است.

در این کتاب می خوانیم:1) مقدمه و خلاصه: مدیران واقعی برای جهان واقعی2) مهارت های IQ : دست و پنجه نرم کردن با مسائل، وظایف و پول3) مهارت های EQ : سر و کار پیدا کردن با مردم4) مهارت های PQ : کسب کردن قدرت برای تحقق بخشیدن به امور5) مهارت های MQ : مدیریت سفر خود