شجاعت: غلبه بر ترس و بدست آوردن اعتماد به نفس

نویسنده :
دبی فورد
مترجم :
ناهید سپهرپور
نوبت و سال چاپ : 18 / 1402 تعداد صفحات : 202
نوع جلد / قطع: شومیز / رقعی وزن: 320
ویرایش : 0 شابک 9786006268149
موضوع اصلی : عمومی/ انگیزشی موضوع فرعی : عمومی

دریافت فایل:

افزودن به علاقه مندی ها
موجود در فروشگاه قیمت : 299,000تومان

کتاب شجاعت: غلبه بر ترس و به دست آوردن اعتماد به نفس به قلم دبى فورد، دربردارنده‌ی موثرترین و عمیق‌ترین راهکارهایی است که به افزایش اعتماد به نفس و تقویت آن در شما کمک می‌کند. شما روزانه، با صدها انتخاب رو به رو مى‌شوید، انتخاب‌هایى که یا برای شما اعتماد به ‌نفس، قدرت و ارزش به همراه خواهند داشت، و یا چیزهایى که بیش از همه دوستشان دارید را از شما مى‌گیرند. ترس‌هاى فلج‌ کننده، اعتماد به‌ نفس سرکوب ‌شده و شجاعت به فعل درنیامده، موانعى هستند که شما را از انتخاب‌هاى قدرتمند باز مى‌دارند؛ انتخاب‌هایى که با بالاترین منافع و ژرف‌ترین علائق شما هم‌صدا باشند. در بسیارى از شما، احساس عدم ‌شایستگى، اغلب تصمیمات شما در خصوص مسائل مالى، خانواده، جسم، وزن یا تصویر درونى‌تان را تحت‌تأثیر قرار مى‌دهد. زمانی که اعتماد به ‌نفس نداشته باشید، حس مى‌کنید شایستگى و لیاقت داشتن آنچه مى‌خواهید، گفتن حقیقت، یا ایجاد آن تغییر اساسی را که بنیان آینده شما را متحول مى‌سازد، ندارید. وقتى احساس ضعف، بیچارگى و ناتوانى مى‌کنید، قادر نیستید افکار برخاسته از شکست، منفى بودن و ترس را که سد راه زندگى دلخواه‌تان هستند، از خود دور کنید. وقتى قدرت خود را نادیده مى‌گیرید و آنچه قادر به انجامش هستید را انکار مى‌کنید، تسلیم عادات، ترس‌ها، وسوسه‌هاى ناگهانى و ناسالم خود و الگوى گذشته مى‌شوید. طورى عمل مى‌کنید گویى در واقع ضعف و ناامنى خود را باور دارید. براى اینکه اعتماد به ‌نفس داشته باشید، با تمام قواى خود زندگى کنید و در مورد خودتان احساس خوبى داشته باشید، چه باید بکنید؟ باید اعتماد به‌ نفس خود را بازسازى کنید؛ و این کار را با بهبود بخشیدن عزت نفس‌تان آغاز کنید. باید یاد بگیرید هر آنچه هستید؛ اعم از گذشته‌تان، اشتباهات‌تان، ضعف‌هاى‌تان و... را دوست بدارید. دبى فورد (Debbie Ford) در کتاب شجاعت (Courage: overcoming fear and igniting self-confidence) بررسی می‌کند که چرا زنان، از سرشت تهاجمى خود دور شده‌اند. اکنون مدت‌هاست که بخش بنیادینى از وجودشان را انکار کرده‌اند. آن‌ها به‌ جاى قدرت، ضعف را برگزیده‌اند. به جاى خودشان، دیگران را برگزیده‌اند. چرا؟ دبى فورد معتقد است زیرا زنان به این باور رسیده‌اند که طبیعت تهاجمى‌شان اشتباه، غیر قابل‌قبول، غیر موجه و ناخواسته است. اغلب زنان، جنگجوى درونى واقعى خود را در ازاى تأیید و تحسین، مقام و منصب یا تصورى از امنیت، از دست داده‌اند. و آن دسته از زنانى که شاید احساس مى‌کنند به جنگجوى درون خود دسترسى دارند، احتمالاً در اشتباه‌اند، زیرا اغلب اوقات این احساسى برآمده از ترس است تا عشق، برخاسته از حس سلطه‌جویى و نفوذ کردن است تا همدردى و تفاهم. جنگجویى که خاستگاه آن «من» و غرور باشد، از روى ضعف و برترى‌طلبى مى‌جنگد؛ او به دنبال قدرت خود است، ساختار آن به گونه‌اى است که از یک تصویر درونى شکسته شده محافظت مى‌کند؛ او جنگجویى نیست که در راه قدرت والاتر از عشق مبارزه کند. جنگجویى شجاع، جنگجویى است معنوى و آماده است تا براى تمام تجلیات الهى بجنگد. کشف جنگجوى درون، موجودیت کنونى‌تان را تغییر خواهد داد و قدرت و توانى خواهید یافت تا در هر روز از هفته در هر مبارزه‌اى شرکت کنید. حتى مى‌توانید در هر روز از زندگى، به‌جاى اینکه بخواهید احساس عدم ‌امنیت خود را به‌ طرزى زیرکانه پشت کت و شلوار یا پلیورهاى رسمى مستتر سازید، خود را به لباس پرزرق ‌و برق اعتماد به ‌نفس و تاج درخشان شجاعت که به معناى واقعى سزاوارش هستید، مزین نمایید. در بخشی از کتاب شجاعت می‌خوانیم: در کودکى، احتمالاً دوست داشتید چیزهاى جدید را امتحان کنید، از میله‌ها آویزان مى‌شدید، اشیاى ناشناخته جمع مى‌کردید، از درختان بالا مى‌رفتید، ساعت‌ها به تماشاى حشرات مى‌نشستید یا اینکه بى‌اختیار آواز مى‌خواندید و مى‌رقصیدید. بعد چیزى اتفاق افتاد. اغلب ما با شور و احساس به راه افتاده‌ایم، سوار بر اسب مشهورمان شده‌ایم، و بعد تحت‌تأثیر حرف‌هاى دیگران، به خودمان اجازه داده‌ایم به فضاى کوچک خویشتن بشرى ترسوى‌مان بازگردیم. احتمالاً در واکنش به این رویداد، خود را به فردى قربانى، وابسته و یا کسى که تمام هم و غمش جلب رضایت مردم است، بدل شدیم. البته برخى از ما طغیان کرده‌ایم، اما به قیمت چشم‌پوشى از قدرت زنانه بى‌همتایمان و وام گرفتن از رفتارهاى مردانه. در این میان، قدرتى که از آگاهى شهودى و هوش عاطفى‌مان سرچشمه مى‌گیرد، به کلى نیست و نابود شده است. اما این اتفاق مى‌افتد، همه ما درباره زندگى‌مان داستانى سر هم مى‌کنیم که شاخصه آن‌ها رویدادهایى است که نمى‌دانستیم چگونه آن‌ها را درک کنیم. متأسفانه، بسیارى از اتفاقاتى که در داستان ما از نظر پنهان شده‌اند، تجاربى دردناک هستند. تعابیر ما از این وقایع و تجربیات، الگوهایى را پدید آورده‌اند که باورها، افکار، احساسات و به‌خصوص ترس‌هاى‌مان را ساخته و پرداخته‌اند. گرچه این الگوها در گذشته شکل گرفته‌اند، اما سر جاى خود باقى نمانده‌اند. ما به طور ناخودآگاه این الگوها را به زمان حال منتقل کرده‌ایم و محدوده‌هایى خودخواسته را خلق مى‌کنیم و ناآگاهانه تصمیماتى مى‌گیریم که ادامه زندگى‌مان را تحت‌تأثیر قرار مى‌دهد. انتخاب‌هاى ما آثارى فراگیر دارند و اغلب، احساساتى همچون ضعف، شرم و بزدلى را در ما به‌ جاى مى‌گذارند.

تا کنون دیدگاهی برای این کالا ثبت نشده است، شما اولین نفر باشید...