به‌ نظر می‌رسد همچنان در قرن بیست‌ویکم این نیروی انسانی است که بر هر بستری اثرگذاری مستقیم دارد، علوم انسانی از پیچیده‌ترین علوم است و همچنان محققان در پی رفتارشناسی انسان‌ها و واکاوی تصمیمات بشری هستند. والدین در خانواده‌ها برای رسیدن به رفتار مناسب فرزندان چالش دارند، مدیران منابع انسانی نتوانستند چالش منابع انسانی را علی‌رغم در نظر گرفتن فیلترهای مختلف در مسیر جذب برطرف کنند و رهبران سیاسی با تغییر جهت‌های سیاسی به دنبال جذب اکثریت آراء هستند. هیچ کس نمی‌تواند نسخه‌ی کاملی برای برقراری درستی نحوه روابط میان انسان‌ها تجویز کند، اما همه ما در پی انتظاری از مراودات اجتماعی خود در درون خانواده و بیرون آن در اجتماع، سازمان‌ها و شرکت‌ها هستیم. آن انتظار است که برانگیزنده سطح ارتباطی و تعامل ما با پیرامون ماست. به نظرم منطق استفاده شده در این کتاب همان است که هر کدام از ما برای به نتیجه رساندن تعاملات سالم اجتماعی در هر سطحی به آن نیاز داریم. چطور به رفتار مطلوب مورد نظر برسیم، چرایی بازخوردهای اجتماعی‌مان را دریابیم، چگونه انتظارات معقول خود را در طرف مقابل هدایت کنیم، چگونه کارمندان را با اهداف کلان سازمان هم‌راستا کنیم و غیره. این کتاب برای انسان‌های “کمی حساس” در روابط اجتماعی مانند من است. که همواره در پی روابط علت و معلولی در مراودات انسانی و کاری هستند. انگیزش را یکی از ریشه‌ای‌ترین مفاهیم رفتاری در بشر معرفی می‌کند و رسیدن به سطح بالاتری از آن را مزیت هر طرح توجیهی می‌داند. انگیزه، همان کلمه‌ای است که با درک درست آن به پاسخ بسیاری از رفتارهای خود و دیگران پی می‌بریم.