رستوران‌ هایی هستند که مردم برایشان صف می‌ کشند. محصولاتی هستند که باید از چند ماه قبل، سفارش شان دهید. بلیت‌هایی هستند که در اولین روز فروش، همه‎ شان فروخته می‌شوند. سهام‌ هایی هستند که بلافاصله بعد از آزاد شدن، قیمت شان سر به فلک می‌کشد. ماشین‌ هایی هستند که قبل از ساخته ‌شدن، فروخته می شوند و ملک‌ هایی هستند که موقعی فروش می‌روند که بیش ‌تر از چند خط روی کاغذ نیستند... بعضی‌ها دنبال مشتری نیستند. بلکه این مشتری ست که دنبال آن‌هاست. در دنیایی که انتخاب‌های زیادی داریم، چرا این اتفاق می‌افتد؟ چرا با وجود انتخاب‌ های زیادی که داریم، مردم برای بعضی از این انتخاب‌ ها صف می‌کشند، بیش‌ تر پول می‌دهند یا از قبل، رزروشان می‌کنند؟ چرا این آدم‌ ها و محصولات این ‌قدر خواهان‌دارند؟ کتاب رسیدن به فروش بیش از حد تالیف دنیل پریستلی، می‌خواهد علت این اتفاق را بگوید. علتش پدیده ‌ای ست به نام «بیش‌تر شدن تقاضا نسبت به عرضه» یا همان «فروش بیش ‌از حد» فهرست: بخش1: اصول رسیدن به تقاضای بیش تر از عرضه 1. عرضه و تقاضا قیمت را تعیین می کنند 2. خودتان را از بازار جدا کنید 3. چهار عامل تعادل تداشتن بازار: نوآوری، روابط، تسهیلات و قیمت 4. محیط های خرید، خریدار خلق می کنند 5. متفاوت بودن خوب است 6. ارزش در اکوسیستم ایجاد می شود 7. هیچ چیز به قطعیت فوق العاده بودن آسیب نمی زند بخش2: روش شرکت کمپین محور: روش تبدیل اصول به استراتژی 1. برنامه ریزی کمپین 2. توسعه دادن تا بیش تر شدن تقاضا نسبت به عرضه 3. وقتی تقاضا نسبت به عرضه بیشتر شد، می توانید آسوده خاطر شوید 4. ارائه فوق العاده 5. جشن بگیرید و ابتکار عمل به خرج دهید بخش3: شما، گروه تان و زمانه دیوانه ای که در آن زندگی می کنیم زمان جلو بردن است تیم CDE