بسیاری پیتر دراکر را پدر علم بازاریابی نوین می دانند. البته، گاهی نیز به اشتباه نگارنده را به عنوان پدر بازاریابی نوین معرفی کرده اند. اگر این طور است که می گویند، پس پیتر دراکر را باید پدربزرگ بازاریابی نوین نامید.
ویل کوهن، با جمع آوری دست نوشته های پیتر دراکر و تلفیق آن ها با افکار پیتر، خدمت بسیار ارزشمندی کرده است. کاری که قبلا هرگز انجام نشده بود. پیتر دراکر رساله منظمی درباره بازاریابی ننوشته است، اما وقتی او راجع به اهداف مشتری محور یک شرکت، نقش سودها و رهبری، راجع به اهمیت اساسی نوآوری و کارآفرینی و درباره شناسایی و بررسی فرصت ها و مسائلی از این دست صحبت می کرد؛ به بازاریابی می اندیشید. ما این مهم را مدیون بیل کوهن هستیم، همان کسی که دیدگاه های دراکر درباره همه جنبه های بازاریابی را جمع آوری و در قالب ۲۵ فصل این کتاب خوب عرضه کرد. ویل زیر نظر دراکر تحصیل و مطالعه کرد و داستان های بسیاری را روایت می کند که تفکرات تجاری خوب و بد پیتر دراکر را به تصویر می کشد. در نتیجه ویل نه تنها دیدگاه های دراکر را توصیف می کند، بلکه هم چنین مصادیق و نمونه هایی عالی از مشاهدات و تجربیات شخصی خود را ارائه می کند که به خوبی بیانگر طرز تفکر پیتر دراکر است.