اقتصاددانان مکتب اتریشی درباره پول متفاوت ظاهر می شوند و پول را کالایی همچون دیگر کالاها در نظر می گیرند؛ کالایی که خلق و مدیریت آن باید بر عهده ی اقتصاد بازار باشد نه دولت. در ابتدا کارل منگر با توضیح منشا پول در سال 1871 باب جدیدی گشود. پول توسط دولت یا با نوعی قرارداد اجتماعی پدید نیامده است. پول از درون ساختار اقتصاد بازار سربرآورده است. معامله ی تهاتری مناسب سطح ابتدایی توسعه است، ولی آنگاه که جوامع و اقتصادها تکامل بیشتری می یابند به کالایی حساس نیاز پیدا می کنند که قابل فروش و نگهداری برای معامله با دیگر کالاها و خدمات در هر زمانی باشد. این کالا که باارزش ترین کالا در جامعه است ( پول ) نامیده می شود. روتبارد مانند میزس، نشان می دهد که این یک اتفاق و حادثه آنی نیست. کیفیت پول در جامعه برای اقتصاد کارآمد بسیار حیاتی است. همان کیفیتی که در مورد دیگر کالاها گفته می شود درباره ی پول و بانکداری نیز صدق می کند. ما نیازمند آنیم که بازار مسئول حفظ کیفیت پول باشد. روتربارد نشان می دهد حکومت همیشه و همه جا دشمن پول بوده است. بانک مرکزی با رفتارهای کودکانه سیاست گذاری پولی را بدون در نظر گرفتن بازیگران اقتصاد و واکنش های آنان پیاده می کند. حکومت و منافع اش، از طریق کارتل های بانکی و تورم، درآمد مردم را غارت می کنند. ارزش پول را کاهش می دهند و سبب بحران و رکود اقتصادی می شوند.
طراحی و پیاده سازی توسط ایده گستران
تمامی حقوق برای کتاب درخشش محفوظ است