این کتاب، کوشش ارزنده ای برای نشان دادن اثرات گوناگون فساد بر حکمرانی است. حکمرانی را اگر ۱) رابطه صاحبان قدرت با جامعه و مردم عادی و 2) شیوه به کارگیری قدرت توسط اصحاب قدرت و۳) برونداد آن از حیث میزان دستیابی به منافع عمومی و خیر عامه تعریف کنیم، فساد و رشوه از جمله مهمترین عواملی هستند که حکمرانی را بی تردید بد و نامطلوب می سازند. قدرت که در شکل های گوناگونی ظاهر می گردد، با توجه به ذات و طبیعت بشر، میل به تمرکز داشته و مستعد طغیان و کج روی است. با نگاه به تاریخ بشر، آنچه مشاهده می کنیم عمدتاً حکمرانی بد است (مگر در جوامع کوچک انسانی و در مقاطع خاص و استثنایی از تاریخ که نهاد مشورت و توجه به حقوق همگانی موقتاً برقرار بود). آنچه رایج بود حکمرانی به شکل توزیع نامتقارن قدرت، به نحوی که قدرت تقریباً تمام و کمال در قبضه اقلیت قدرتمند حاکم بود و در نقطه مقابل نیز خیل عظیم بی قدرتان دیده می شدند.
اما طی چند سده اخیر، با ظهور و قدرت یابی نهادهای دموکراسی و نظام بوروکراسی فراگیر و بی طرفانه در جوامع مختلف، قدرت از ویژگی محدود و چرخشی شدن برخوردار گردید و حاکمان را مجبور به پاسخگویی در پیشگاه ملت ساخت که به شکل تصویب و اجرای قوانین و مقررات عادلانه و باکیفیت، استانداردهای مناسب با شمولیت همگانی، احزاب و رسانه های آزاد، شفافیت و از این قبیل دیده می شود.
کتاب حاضر چندین ویژگی ممتاز و بی بدیل دارد که مطالعه آن را برای همه علاقه مندان به اصلاح نظام اداری، کاهش فساد و کمک به حکمرانی خوب برای بهبود زندگی طبقات فقیر جامعه، ضروری میسازد:
۱) نویسندگان کتاب علاوه بر استفاده از آمارهای رسمی نهادهای بین المللی و سازمان های معتبر خصوصی، این شانس و فرصت بی نظیر را داشتند تا داده های واقعی از کشورهای مختلف درباره انواع مسائل مرتبط با فساد رشوه و نگرش مردم به سیاستمداران بدکردار و از این قبیل را گردآوری کنند. این رویکرد کتاب، منحصر به فرد است و به تحلیل داده هایی می پردازد که از مصاحبه با بیش از ۱۷۵ هزار نفر با طیفی متنوع از ۱۲۵ کشور دنیا در افریقا، آسیا، خاورمیانه، اروپا و امریکای شمالی و جنوبی درباره تجربیات شاناز تعامل با نظام حکمرانی کشورهایشان به دست آمده است.
2) نویسندگان به جای طرح مطالب کلی و کلیشه ای و نگاه از بالا داشتن به مبحث فساد و حکمرانی بد، خواننده را به نحوی دقیق با طرز کار دستگاه های دولتی در برخورد با مردم از زبان خود مردم، همچنین محدودیت ها و ضعف ها و ایرادات گوناگون نظام بوروکراسی که دولت از طریق آن اعمال قدرت می کند آشنا می سازند.
3) نویسندگان بر اولویت و اهمیت نهادهای بوروکراسی و دموکراسی در کاهش فساد تاکید دارند. بر اساس تحلیل نهادی که با پدیده وابستگی به مسیر رو به رو هستیم کشورهایی مثل نروژ و استرالیا با وجود درآمد هنگفت منابع طبیعی، چون در استقرار بوروکراسی و نظام سیاسی دموکراتیک پیشتاز بودند و بسیار زود اقدام کردند موفق به مدیریت بهتر منابع طبیعی و نفتی شدند و فاسد نگردیدند.
فهرست:
فصل اول: تعیین استانداردهایی برای حکمرانی خوب و حکمرانی بد
فصل دوم: دریافت خدمات از نظام حکمرانی
فصل سوم: بهره جویی حکومت ملی
فصل چهارم: بهره جویی مردم عادی
فصل پنجم: بهره جویی رشوه دهنگان
فصل ششم: بد رفتاری سیاستمداران
فصل هفتم: تاثیر فساد بر شهروندان
فصل هشتم: شفاف کردن حکومت
فصل نهم: کاستن از فساد
طراحی و پیاده سازی توسط ایده گستران
تمامی حقوق برای کتاب درخشش محفوظ است